تولد مامانی
سلام سلام صد سلام یکی از پر هیجان ترین اتفاقات زندگیه آیلین خانوم تولد مامانیش بود که دیروز بود تولدت مبارک مامان جونم اونروز دخترم و بابایی منو سوپرایز کرده بودن ، برام کیک و کادو خریده بودند نازگلم هم برام هدیه گرفته بود الهی قربون دخترم برم بعداز خوردن کیک بابایی یه دست برامون کمانچهشو نواخت و ما هم با هم کیف کردیم ...
نویسنده :
نسرین
13:44
هدیه زن عمو
دیروز خونه عزیز بودیم زن عمو نی نی خوشگلش اورده بود که ببینیم مبین خان هم که همیشه خوابه من از اول چشای نازشو ندیدم هر وقت می بینم چشمهای خوشگلش بسته است ،بعداز چند هفته بالاخره تونستم چشاشو ببینم الهی زن عمو فدای اون چشای سیا هت بره زن عمو رو سرمبین یه کلاه بافتنی قرمز رنگ گذاشته بود که به سر مبین بزرگ بود به من گفت بذار سر ایلین بببینیم بهش میاد یا نه منم گذاشتم به دختر خوشگلم خیلی میومد زن عمو هم اونو به ایلین خانم هدیه داد گفت من از اول این کلاهو برای ایلین در نظر گرفته بودم حالا که بهش اومد اون مال ایلین خانوم ، خوشگل زن عمو باشه دخترکم از زن عموش ...
نویسنده :
نسرین
9:28
خریدن لباس عزاداری برای ایلین
دیروز با مامان جون و مامانی و قند عسلم رفتیم تا برای دخترم لباس مخصوص عزاداری بگیریم قرار شد اول محله رو بگردیم اگه چیزی پیدا کردیم از اونجا بخریم و گرنه بریم جای دیگه منم برای نازگلم هرچی گشتم نتونستم یه چیزی که به دخترم بیادو براش بگیرم البته میخواستم سبز یا سرمه ای باشه که نتونستم اون رنگی پیدا کنم براش لباس سیاه خریدم می ترسیدم بهش نیاد ولی وقتی بهش پوشوندم بهش اومد (البته دختر نازنازی من خیلی خوشگله، هرچی مامانی بهش می پوشونه خوشگل میشه الهی قربونه اون چشهای سیاهت برم خوشگل مامان) بالاخره بعد از دوساعت تونستم برات بلوز و شلوار بگیرم تا امروز که قراره بریم مهمونی اونارو بپوشونمت فردا چند تا عکس&nbs...
نویسنده :
نسرین
9:26
بی عشق هرگز
استاد سخن گفت که بی عشق هرگز پیر انجمن گفت که بی عشق هرگز با دیدن شمع و رقص آتش پروانه به من گفت که بی عشق هرگز
نویسنده :
نسرین
15:25
سعی کن تنها باشی ...اما...
سعی کن تنها باشی: زیرا تنها به دنیا آمدهای و تنها از دنیا خواهی رفت. بگذار عظمت عشق را درک نکنی: زیرا آنقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد. بگذار خانهی عشقت خالی از وجود باشد: زیرا اگر عشقی در آن منزل کند به ویرانههای آن هم رحم نخواهد کرد. اما اگر عاشق شدی، سعی کن تنها یک نفر را دوست داشته باشی. سعی کن عشقی که داری عشق پاک باشد، به خندهی او بخند و به گریهی او گریه کن و تنها برای عشق خود قدم بردار ...
نویسنده :
نسرین
15:23
تزیین غذا برای کودکان
شعری از فریدون مشیری که من وبابایی دوست داریم
بی تو، مهتابشبی، باز از آن كوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه كه بودم. در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید: یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت. من همه، محو تماشای نگاهت. آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشۀ ماه فروریخته در آب شاخهها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید، تو به من گفتی: ...
نویسنده :
نسرین
14:09
خروس
صدا مياد تو خونه خروسه داره مي خونه قوقولي قوقول خبردار گربه نشست رو ديوار همه بريد تو لونه هيچکي بيرون نمونه ...
نویسنده :
نسرین
10:57
ماه
شب که مي شه ماه توي آسمونه يه عالمه شعر قشنگ مي خونه شعراي ماه چيه؟چيه؟ ستاره! دس مي زنم شعر مي خونه دوباره. ...
نویسنده :
نسرین
10:56